تنفس صبح

تکریم انسان

برخلاف جبهه باطل که به انسانها به عنوان ابزاری برای تأمین خواسته ها و منافع خویش می نگرند، در جبهه حق، مؤمن ارزش و کرامت دارد.

معیار، تقوا، ایمان و تعهّد است، نه زبان و قبیله و نژاد.

امام حسین(ع) در کربلا به یاران خود عزت بخشید؛ آنان را باوفاترین یاران حق نامید، به بالین یکایک آنها حاضر شد چه فرزندش علی اکبر(ع) و چه "جون" غلام ابوذر.

وقتی جون دلاورانه جنگید و در آستانه شهادت بود، امام (ع) سرش را به دامن گرفت و فرمود:" خدایا! چهره اش را نورانی و بدنش را خوشبو ساز و او را با محمد و آل محمد محشور نما".

وقتی حرّ از خواب غفلت بیدار شد، و به امام حسین(ع) پیوست تردید داشت توبه اش پذیرفته شود، لذا از امام پرسید:" آیا برای من توبه ای هست؟"، امام حسین (ع) با بزرگواری توبه و حقگرایی او را ارج نهاد و  فرمود:"نعم، یتوب الله علیک".

امام در هنگامی که عطر شهادت را از یاران به خون غلطیده خود استشمام می نمود آنها را همتای انبیا و رسولان قرار داده و در مذمت قاتلان شان می فرمود:" قَتَلةَ کقتلةِ النّبیین و آل النّبیین؛ قاتلانی همچون قاتلان پیامبران و دودمان رسولان ".

منبع: پیام های عاشورا، جواد محدّثی

نظرات (0)
یک شنبه 26 آبان 1392برچسب:, :: 10:9 :: نويسنده : سحرحیدری

دعا = شفا

همه ي ما هنگامي که با يک آسيب جدّي يا بيماري سخت مواجه مي شويم، دست به دعا بر مي داريم و از تواناترين طبيب هستي، شفا مي جوييم.

با اندک کاوشي در فرهنگ سرزمين مان نيز اطباي گذشته را مي بينيم که با وجود مهارت و دانش غني، براي شفاي بيماران شان دعا مي کنند؛ چرا که آنان، ابعاد مختلف وجود يک انسان يعني جسم، ذهن و روح را جداي از هم نمي دانستند و به تاثير بُعد ماورايي و معنوي وجود انسان در سلامتي وي کاملاً واقف بودند.

برخي از دانشمندان، با انجام مطالعات علمي، در پي يافتن شواهدي مبني بر تاثير دعا بر سلامت جسمي و روحي انسان مي باشند. اگر چه اغلب ما که به قدرت و تاثير دعا اعتقاد داريم، از ارائه اين گونه شواهد بي نياز هستيم، اما پرداختن به نتايج برخي از اين تحقيقات، خالي از لطف نخواهد بود.

پژوهش ها نشان داده اند؛ دعا و نيايش و نيروي شفابخش حاصل از آن موجب جلوگيري از رشد سلول هاي سرطاني، حفاظت از گلبول هاي قرمز خون، تغيير حالت شيميايي خون و افزايش اکسيژن رساني توسط خون به اندام ها و نيز بهبود سريع تر زخم ها و جراحات پوستي مي گردد.

مطالعاتي که در زمينه ي دعا درماني از راه دور بر روي افراد مبتلا به بيماري هاي قلبي، پُرفشاري خون، بيماري هاي ايدز و سرطان انجام گرفته نيز نشان دهنده ي تأثير مثبت دعا در سلامتي اين افراد است.

مطالعات همچنين حاکي از تأثير دعا از راه دور بر رشد ميکرو ارگانيسم ها مي باشد.

بنابراين دعا داراي قابليت مقابله با بيماري هاي مسري نيز هست. استنباط عميق تري که مي توان از اين مطالعه نمود آن است که با دعا کردن حتي مي توانيم ميزان جهش هاي ژنتيکي در باکتري ها را تغيير دهيم. در صورتي که دعا قادر به ايجاد تغييرات ژنتيکي در باکتري ها باشد، به طور مسلم در مورد انسان نيز اين امکان وجود دارد و در اين صورت ما به ژنومي که با آن متولد مي شويم، محدود نخواهيم بود. برخي از دانشمندان نيز مواردي را ارائه داده اند که نشان مي دهد عواطف و هيجانات انسان بر الگوي DNA(ماده ژنتيکي) وي تأثير گذار است.

"جک استاکي" که يکي از پژوهشگران در زمينه دعا درماني است، تاثير دعا بر ميدان هاي الکترومغناطيسي بدن را بررسي نمود. او در اين مطالعه، ميزان فعاليت الکتريکي در مغز و سطح بدن افراد را در آزمايشگاه خود واقع در ايالت کلرادو اندازه گيري مي کرد. حدود 1000 مايل آن طرف تر در کاليفرنيا، گروه هاي معنوي براي تعدادي از اين افراد دعا مي کردند. نتيجه ي اين مطالعه نشان داد که بين ميزان فعاليت الکتريکي در بدن افرادي که براي شان دعا شده بود با افرادي که براي شان دعا نشده بود، اختلاف معني داري وجود دارد.

بر اساس مطالعات دکتر" پیر سال "، ميان افرادي که بدون برقراري ارتباط در يک اتاق نشسته اند از طريق چاکراي قلب(مرکز انرژي مربوط به عواطف و احساسات خالص) تبادل انرژي صورت مي گيرد. اين تبادل به صورت انعکاس عواطف در قلب هاي تک تک افراد است. چنين ارتباط و تبادل انرژي، به وجود آورنده ي يک آگاهي جمعي يا گروهي است.

آگاهي به خودي خود انرژي محسوب مي شود و در واقع آن چه که واقعيت ملموس فيزيکي را پديد مي آورد همان آگاهي است؛ به خصوص هنگامي که به صورت جمعي گسترش يابد.

در هنگام دعا، آگاهي جمعي مي تواند نيروي شفابخش عظيمي را ايجاد نمايد. دکتر " پیر سال " فيزيک دان انگليسي، دعا و نيايش گروهي را به اشعه ليزر تشبيه مي کند که نيروي آن وابسته به هم زماني و حالت تجمعي امواج آن است. بر اساس مطالعات دکتر "والتر وستون "، برآيند ميدان هاي انرژي که به طور همزمان توليد مي شوند، نسبت به تک تک اين ميدان ها، به صورت تصاعدي افزايش مي يابد. براي مثال نيرويي که با دعا کردن هم زمان دو نفر به وجود مي آيد چهار برابر نيروي تک تک آن ها است، در صورتي که اگر ده نفر با هم دعا کنند، قدرت آن صد برابر بيشتر از زماني مي شود که هر کدام به تنهايي دعا مي کنند.

 

 

 

نظرات (2)
جمعه 19 مهر 1392برچسب:, :: 9:24 :: نويسنده : سحرحیدری

سیره امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در مثنوی مولوی

یکی از عناصر مطرح شده در مثنوی تعلیمی، اعتقادی و سرشار از حکمت ومعرفت مولانا ساحت مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) است، که باید جلوه گری های سیره این چشمه جوشان معرفت الهی و اسوه بلند قامت از ایمان و فضایل متعالی را در این اثر شگرف در نگارگری هایی هنرمندانه حاصل از مکاشفات مولانا به نظاره نشست.

 

وصف صبر و بردباری حضرت علی علیه السّلام

مولانا شمشیرعلی (ع) را از جنس صبرمعرفی می کند که حیات بخش و هدایتگر به سوی ایمان است، نه شمشیر آهنی مرگ آور وگمراه کننده. در روح دشمن نفوذ می نماید و به جای کشتن جسم، جانش را شیفته می کند*:

من چو تیغم پر گهرهای وصال      زنده گردانم نه کشته، در قتال (مثنوی، د اول، ب ٣٨٠٧)

صبر وبردباری آن حضرت در راه حق شعاع آفتاب حلم پیامبر و تابش آفتاب بردباری است:

چون شعاعی آفتاب حلم را        (مثنوی، د اول، ب ٣77٧)

باد خشم وشهوت علی(ع) را حرکت نمی دهد، چون اهل نماز، یعنی مؤمن و معتقد است**:

باد خشم و باد شهوت، بادآز        برد او را که نبود اهل نماز (مثنوی، د اول، ب ٣٨١١)

 

*استاد حسین امیری، کلاس شرح مثنوی، سال١٣٨7

**استعلامی، شرح مثنوی، ج١، ص ٥٤١

نظرات (0)
دو شنبه 17 تير 1392برچسب:مثنوی و سیره امیرالمؤمنین, :: 20:20 :: نويسنده : سحرحیدری

 

ستایش خداوند
نَحْمَدُهُ عَلَى‏ مَا أَخَذَ وَأَعْطَى‏، وَعَلَى‏ مَا أَبْلَى‏ وَابْتَلَى‏*
ستايش مى‏كنيم او را بر آنچه گرفته و بخشيده و بر نعمتهايى كه عطا كرده و آزمونهايى كه (به وسيله مشكلات) مقرّر داشته است
امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) در این حمد و ثنا دو نکته بسیار مهم را متذکر گردیده اند:
نکته اوّل: ممکن است گرفتن نعمتها نیز خودش نعمتی باشد، چرا که گاه وفور نعمت سبب غرور و دوری از خدا می گردد.
نکته دوّم: باید همواره و در هر شرایطی شکر گزار خدا بود، در واقع حمد خدا در برابر سلب نعمتها ، نشانه تسلیم مطلق در برابر مشیّت الهی است.

*﴿نهج البلاغه/خطبه 132

 

 

نظرات (0)
جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 1:55 :: نويسنده : سحرحیدری

 

بخشش
چقدر بخشنده ایم
برای جواب دادن به این سؤال باید اول معنی بخشش روشن شود.
اگر تعدادی پیراهن داشته باشیم و دوستمان آنها را ببیند، و اتفاقاً شیفته یکی از آنها شود که محبوبترین پیراهن ماست چه کار می کنیم؟
در این حالت ممکن است چند تصمیم بگیریم:
*خودمان را به آن راه بزنیم که انگار چیزی نه دیده ایم و نه
 شنیده ایم و بحث را عوض کنیم
*با همراهی مهربانانه به او آدرس محل خرید پیراهن
را بدهیم یا مثلاً از پیراهن او تعریف کنیم
که زیاد حسرت نخورد
*با مهربانی یکی دیگر از پیراهن هایمان را که زیباست
اما به اندازه آنپیراهن مورد علاقه
ما نیست به او بدهیم
*با مهربانی یکی از پیراهنهایمان را که مورد علاقه مان نیست به او بدهیم
*همان پیراهن را البته نه از ته دل به او بدهیم
*همان پیراهن را با اشتیاق به او تقدیم کنیم
کدامیک از این حالات مصداق بخشش است؟و کدام مرتبه متعالی تر بخشش؟
حالا ببینیم چقدر قضیه متفاوت می شود اگر همان پیراهن محبوب را به دوستمان بدهیم، در حالی که خود تا به حال آن را نپوشیده ایم و مشتاق پوشیدنش در یک مهمانی هستیم.
و چقدر باید روح انسان بلند باشد تا بتواند پیراهن محبوبش را که اصلاً نپوشیده به فردی ناشناس یا به فردی که به او وابستگی عاطفی ندارد بدهد .
و اما متعالی ترین بخشش این است که انسان محبوبترین لباسش را که کاملاً نو است به نیازمندی بدهد که نمی شناسد و فرد نیازمند هم نداند که چنین پیراهن زیبایی داریم و به اندکی هم قانع باشد ، خود ما هم به آن پیراهن برای مهمانی احتیاج داشته باشیم اما با کمال اشتیاق و میل و احترام آن را به آن فرد تقدیم نماییم.
حتماً تا به حال داستان بخشش پیراهن حضرت فاطمه سلام الله علیها در شب عروسی اش را شنیده اید. 
 
واقعاً ما چقدر به پیشوایانمان شبیه ایم؟
 

 

نظرات (0)
پنج شنبه 7 فروردين 1392برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : سحرحیدری

 

*اگر شما هم زائر کربلای ایران بودید لطفاً حستون رو برام بنویسید یا اگر خاطره ای دارید توی نظرات بگذارید تا در پستهای بعدی "پرنده تر ز مرغان هوایی " از مطالبتون استفاده کنم*
 
امسال بعد از 6 سال انتظار بالاخره توفیق سفر به سرزمین نور و کربلای ایران بهم داده شد.
در این سفر کاروان ما چند تا خصوصیت ویژه داشت که کمتر اردوی راهیان نوری این امتیازها رو داره:
اول اینکه عَلَم ما پرچم سبز گنبد مقدس حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بود که رنج فراق قم رو برامون راحت تر می کرد و زیر سایه اون احساس عجیب و زیبایی داشتیم.
دوم اینکه در بازدید از شلمچه و نزدیکترین نقطه به کربلا زائر پرچم سرخ گنبد مقدس  و بسیار خوش بوی حضرت ابا الفضل العباس علیه السلام هم شدیم.
سوم اینکه به مناطقی رفتیم که به ندرت کاروانها به اونجا میرن از جمله نهر خَیِّن که محل عملیات کربلای 4 بوده.
چهارم اینکه عهد نامه و دل نوشته ای روی پارچه سفید نوشتیم و در شلمچه دفن کردیم.
پنجم اینکه یکی از راوی های کاروانمون خاک چشم و بدن یکی از شهدای گمنام که در شرهانی پیدا شده بود  و آمیخته بود با ریزه های استخوان شهید رو بهمون داد
، فکر می کنم همدم خوبی برای تنهایی هام باشه .
وقتی از مناطق عملیاتی رفته رفته دورمی شدیم احساس می کردم دارم از غیر دنیا به دنیا وارد می شم، البته این تنها احساس من نبود از برخی دوستان هم که پرسیدم همین حس رو داشتند، واقعاً نمیشه اسم اونجا رو هم گذاشت دنیا.
از جاده خرمشهر که عبور می کردیم چند تا دختر بد حجاب دیدم، دلم می خواست فریاد بزنم که شما دارید روی خون شهدا اینجوری قدم می زنید  ها!
روز بعد از برگشتنمون به قم یکی از دوستان به من گفت ما وقتی به مناطق عملیاتی جنوب میریم انگار اصلاً خود به خود حالمون عوض میشه در حالی که اغلب وقتی به زیارت حرم ائمه و زیارتگاه های دیگه میریم این حس بهمون دست نمیده، که البته به خاطر بی معرفتی خودمونه.
این جمله خیلی ذهنم رو مشغول کرد تا اینکه به این نتیجه رسیدم که بله به خاطر بی معرفتی ما هست ولی بی معرفتی ما از یه جایی شارژ میشه؛
وقتی میریم جنوب توی مناطق قوانین خود شکن، هوا خالی کن و غرور زدایی وجود داره، از جمله اینکه باید توی خاکها بشینی که هرکسی نشینه حالی بهش دست نمیده، باید روی همین خاکها که آمیخته با خون و گوشت و استخوان شهداست نماز بخونی که اگر نخونی حیف میشی و چیزی بدست نمیاری، باید شب دیر بخوابی و صبح خیلی زود برپا باشی که اگر اینطور نباشی فرصتها از دست میره، اونجا امکانات خاصی نیست، اگر الان هم پای پیاده بری کربلا و مشهد و جمکران و... با معرفت بیشتری زیارت خواهی کرد، باید بشکنی، خودت رو گم کنی  و حل بشی تا تقدس رو درک کنی.
یکی از بچه ها که زیارت قبولی می کرد، ازم پرسید: امکانات اونجا چطور بود؟
گفتم: امکاناتش خیلی خوب بود، ما خاکش رو می خواستیم که داشت و عالی بود.
حالا من موندم و کوله باری از غم دوری تا شاید خدا روزی دیگر عنایتی کنه و شهدا باز هم دعوتنامه بفرستند و باز هم زائر کربلای ایران بشم.
 
 
چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, :: 21:10 :: نويسنده : سحرحیدری

 

وفات کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسلیت باد
چند نکته در مورد حضرت معصومه سلام اللّه علیها که شاید کمتر شنیده باشید:
1.     علما و مراجع نسبت به حضرت معصومه سلام اللّه علیها ارادت ویژه داشتند؛
*      امام خمینی(ره) فرمودند:  "من هرچه دارم از دو چیز است؛ نماز شب و حضرت معصومه سلام اللّه علیها"
*      ملاصدرا بیان می دارد که:  " من دو بحث حرکت جوهری و اتحاد عاقل به معقول را از حضرت معصومه سلام اللّه علیها آموختم"
2.   صاحب جواهر می گوید:حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیهادر قم مثل مسجدالحرام امن است، یعنی اگر فردی به آنجا پناهنده شود کسی حق ندارد به اوآسیبی برساند.
در گذشته وقتی عالمی از جور حکومت وقت به حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها پناه می برد مأموران می گفتند ما نمی توانیم داخل رفته و او را دستگیر کنیم مگر آنکه خودش از حرم خارج شود.
3. کاروانی جهت پرسشهای فقهی خود به منزل امام موسی کاظم علیه السّلام رفتند، اما به آنها گفته شد که امام در خانه نیست و به سفر رفته، و همین مسأله موجب ناراحتی شدید شان شد، در این حال حضرت معصومه سلام اللّه علیها که کودکی هفت ساله بود به آنها فرمود پرسشهای خود را بنویسید، آنها نیز چنین کردند و حضرت معصومه سلام اللّه علیها به همه پاسخ گفت.
افراد کاروان پاسخ خود را گرفته بودند، اما نسبت به آنها اطمینان نداشتند، از قضا در مسیر بازگشت به شهر و دیارشان با کاروان امام موسی کاظمعلیه السّلام برخورد کردند، و ماجرا را برای آن حضرت بازگو نمودند، امام موسی کاظم علیه السّلامفرمودند تا پرسشها و پاسخهای نوشته شده را نشان دهند، وقتی پاسخها را دیدند در تأیید آنچه حضرت معصومه سلام اللّه علیها نوشته بود فرمودند:  "فِداها أَبوها؛پدرش به فدایش"
4.     حضرت معصومه سلام اللّه علیها تنها امام زاده ای است که چهار معصوم از بلندی مقامش سخن گفته و بر زیارت حرم شریفش تأکید ورزیده اند.
نظرات (3)
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : سحرحیدری

 

همیشه یادمان باشد زندگی پیمودن راهی برای رسیدن به خداست و قدمهایمان باید طوری باشد که حتی دانه کشی زیر پایمان له نشود
 
باید آنگونه شویم که فرشته ها دعاکنند فانوس دلمان شبها خاموش نشود مبادا راهشان را گم کنند
نظرات (1)
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 1:4 :: نويسنده : سحرحیدری

          چرا از ظلم خودمان حرفی نمی زنیم 

صبح جمعه است و بساط دعای ندبه پهن شده، مداح در طول دعا چند بار دعا را قطع می کند و مرثیه می خواند و مردم هم با او همنوا می شوند  و به غلیان می افتند تا اینکه به این فراز می رسد: " إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرا إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَ قُلْتَ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ وَ قُلْتَ مَا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا: در حق آنان فرمودى:جز اين نيست كه خدا اراده فرموده،پليدى را از شما خانواده ببرد،و شما را پاك گرداند،پاك‏كردنى شايسته،سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بيت او قرار دادى،و فرمودى‏ بگو من از شما براى رسالت پاداشى جز مودّت نزديكانم نمى‏خواهم،و فرمودى:آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم،آن هم به سود شماست،و فرمودى:من از شما براى رسالت پاداشى نمى‏خواهم،جز كسى‏كه بخواهد،راهى به جانب پروردگارش بگيرد "
بعد هم مداح محترم ماجرای ظلم به اهل بیت(ع)  را به مردم یادآوری می کند و سلسله وار ماجرای آتش زدن خانه امیرالمؤمنین(ع)، بین در و دیوار ماندن سیده زنان عالمین حضرت فاطمه(س) ، شهادت غریبانه امام حسن(ع) و واقعه عاشورا را نوحه سرایی می کند، گریه و ناله و فریاد مردم هم به اوج خود می رسد...
اما من هر چه صبح جمعه ها منتظر می مانم، ماجرا به همین نقطه ختم می شود و ناتمام می ماند...
و ادامه روضه ی  مداح چنین است:
وای و واویلا...مردم...ما با امام زمانمان چطور رفتار می کنیم؛
خانه اش را آتش زده ایم؟ نه دلش را ...دلش را...
در آبش سم ریخته ایم؟ نه با گناهانمان، با ربا، با بد اخلاقی، با بی حجابی، با چشم چرانی، با رشوه، با دنیا و پول و مقام پرستی هایمان بدترین زهرها را بر جان مولایمان ریخته ایم
آیا تشنه لبش گذاشته  و ناجوانمردانه محاصره اش کرده و بر او شمشیر و سنگ و نیزه فرود آورده ایم؟ نه  با گناهانمان بر قلب مبارکش سختترین دردها، کاری ترین زخمها ،  برّنده ترین شمشیرها، بزرگترین سنگها... را فرود آورده ایم.
و ادامه این روضه را فقط قلب و وجدان هر کسی برایش می تواند بخواند و انصافاً قضاوت کند که ظلم ما کمتر از پیشینیان ما نیست...شاید هم...
می بینید انصاف و وجدان می گوید: ما هم پاداش رسالت پیامبرمان را نداده ایم و اجرش را ضایع کرده ایم
نظرات (7)
شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, :: 10:21 :: نويسنده : سحرحیدری

 

امیر المؤمنین علی (ع) در وصف پیامبر گرامی اسلام فرمودند:
إِخْتَارَهُ مِنْ شَجَرَةِ الأَنْبِيَاءِ، وَ مِشْكَاةِ الضِّيَاءِ، وَ ذُؤَابَةِ الْعَلْيَاءِ، وَ سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ، وَ مَصَابِيحِ الظُّلْمَةِ، وَ يَنَابِيعِ الْحِكْمَةِ.
طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ، وَ أَحْمَى‏ مَوَاسِمَهُ، يَضَعُ ذلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ، مِنْ قُلُوبِ عُمْيٍ، وَ آذَانٍ صُمٍّ، وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ؛ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ، وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ؛ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِأَضْوَاءِ الْحِكْمَةِ؛ وَ لَمْ يَقْدَحُوا بِزِنَادِ الْعُلُومِ الثَّاقِبَةِ؛ فَهُمْ فِي ذلِكَ كَالأَنْعَامِ السَّائِمَةِ، وَ الصُّخُورِ الْقَاسِيَة
 
 
او را از شجره پيامبران برگزيد، از محلّ روشنايى، و سرچشمه نور، از جايگاه بلند و رفيع، و از كانون بطحاء، از چراغ‏هاى برافروخته در تاريكى، و چشمه‏هاى دانش و حكمت انتخاب كرد.
او طبيب سيّارى است كه با طبّ خويش همواره در گردش است، مرهم‏هايش را كاملًا آماده ساخته و ابزارش را براى موارد نياز، جهت داغ كردن محلّ زخم‏ها گداخته نموده، براى قلب‏هاى نابينا، گوش‏هاى ناشنوا و زبان‏هاى گنگ، و با داروى خود در جستجوى بيماران غافل و سرگردان است، همانها كه با فروغ حكمت، روشن نشده و با جرقّه آتش افروز دانش‏هاى تابناك فكر خود را شعله‏ور نساخته‏اند، آنهائى كه همچون چهارپايان صحراگرد و سنگ‏هاى سختِ نفوذ ناپذيرند.(نهج البلاغه/خ108)
چند نکته از خطبه:
*      حضرت محمد(ص) طبیب جان انسانهاست.
*      پیامبر اسلام(ص) طبیبی است که خود به سراغ بیماران می رود، و در جستجوی یافتن و درمان آنهاست.
*      درمان بیماران به وسیله پیامبر(ص) مراتبی دارد، برخی با بشارت، برخی با انذار و برخی دیگر با داغ نهادن بر زخمشان درمان می گردند، چنان که در زخمهای جسمی که وخیم و چرکی شده باشند از داغ گذاشتن استفاده می شود.
 
 
نظرات (2)
سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, :: 16:39 :: نويسنده : سحرحیدری
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تنفس صبح و آدرس tanaffosesobh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: