تنفس صبح

 

در قربانگاه نفس، با ابراهیم و اسماعیل(ع) عید تقرب می جوشد
دوستان عید سعید قربان بر شما مبارک

چهار شنبه 1 مهر 1394برچسب:, :: 21:18 :: نويسنده : سحرحیدری

در دوران کفالت وزارت آموزش و پرورش یک روز که به دیدن آقای رجایی رفتم با کمال تعجب دیدم با میخ روی گچ دیوار بالای سر او نوشته شده است:" رجایی ارتجاعی!"
پرسیدم:" این را چه کسی نوشته است؟!"
گفت:" قبل از شما معلمهایی که اعتصاب کرده بودند اینجا بودند و یکی از آنها این را جلو چشم من نوشت. علتش هم این بود حرفهایی می زدند که از نظر من حق با آنها نبود و من گفتم نمی پذیرم و عمل نمی کنم، لذا این عبارت را نوشتند. "
من گفتم:" حالا آنها نوشته اند، تو هم تحمل کرده ای، ولی دیگر چرا آن را پاک نمی کنی؟"
گفت:" نه این باید اینجا بالای سر من باشد تا همه بدانند وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی تا این حد اجازه می دهد مردم بیایند و حرفشان را بزنند. حالا یا حرف ما را می پذیرند و قانع می شوند و می روند یا نه عناد دارند، که باز ما باید به آنها امکان بدهیم حرفشان را بزنند و مخالفتشان را با ما اعلام کنند."

شنبه 7 شهريور 1394برچسب:, :: 11:10 :: نويسنده : سحرحیدری

 

نوروز امسال در کنار هفت سین خود، هفت سین امیرالمؤمنین علی (ع) را نیز قرار می دهیم:
     *سلام بی جواب                                                                                                             
     *سوز دل کباب                       
     *سيلي بي حساب                                            
     *سرخی خون و صورت
    *سوختن
    *سینه شکسته
   *سقط شدن حضرت محسن(ع)

 

دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 11:10 :: نويسنده : سحرحیدری

 

آموزش بهره برداری صحیح از فرصت ها
زمانی که پیامبر اسلام(س) امام حسن و امام حسین علیهما السلام را برای امر قضاوت در مورد اینکه خط کدامیک از آن دو زیباتر است نزد حضرت زهرا(س) فرستاد، آن بزرگ بانوی دو عالم به جای قضاوت احساسی و عجولانه که تنها هدف آن راضی کردن فرزندان است، به تفکّر پرداخت، تا بتواند از موقعیّت ایجاد شده بهره برداری کافی جهت رشد و تعالی دو پسر دلبندش بنماید، لذا گردنبندی که در آن هفت دانه بود را بر روی سر حسنین(ع) ریخت، و امر به جمع نمودن آنها نمود تا هر یک که دانه های بیشتری جمع نماید به عنوان برنده انتخاب شود. در این هنگام جبرئیل (ع) از جانب پروردگار نازل شد که دانه هفتم باقی مانده را نیز به دو قسمت تقسیم کند تا هر دو آنها به تعداد مساوی از دانه ها بردارند*.
به نظر می رسد حضرت زهرا(س) با این کار حکیمانه، علاوه بر بیان برابری میزان زیبایی خط امام حسن و امام حسین علیهما السلام، چند نکته مهم دیگر را  نیز به دو فرزند خود آموخت:
Ø     در راه تکامل همواره باید به خداوند تکیه و امور را به او واگذار نمود.
Ø     باید از هر فرصتی جهت تعالی معنوی و تربیت نفس خود و دیگران بهره گرفت.
Ø     پیروزی و کمال انسان به مقدار سعی و تلاشش وابسته است.
Ø     در داوری میان افراد باید تابع حق و عدالت بود، نه احساسات و روابط.
Ø     عزّت و ذلّت به دست خداوند است، و او هر کس را که بخواهد عزیز یا ذلیل می نماید.
 در حقیقت حضرت زهرا(س) از فرصت بدست آمده، برای تعلیم چند وجهی فرزندان خود بهره گرفت.
 
* محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج‏45، ص 191
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 11:4 :: نويسنده : سحرحیدری

 

آموزش دعا
از امام حسن (ع) نقل شده که فرمود: مادرم فاطمه (س) را شب جمعه در محراب عبادت در حال رکوع و سجود دیدم، تا صبح تنها برای مؤمنان دعا نمود، امّا برای خود از درگاه خداوند چیزی طلب نکرد، به مادرم عرض کردم: چرا فقط برای دیگران دعا نمودی؟ فرمود: "يَا بُنَيَّ! الْجَارَ ثُمَّ الدَّار"؛ همسایه سپس خانه.*
حضرت فاطمه (س) با همین جمله کوتاه، مفاهیمی ارزشمند را به فرزند خود آموخت، مفاهیمی چون: خیرخواهی برای هم کیشان، اهمیت حق خواهران و برادران دینی بر انسان، جایگاه همسایه نزد مسلمانان که پیامبر(ص) نیز بر آن تأکید فراوان داشت و در این مورد فرمود: "هميشه جبرئيل مرا درباره همسايه وصيّت و سفارش مي نمود تا اينكه گمان كردم همسايه ارث خواهد برد"** ، و پرهیز از خود بینی و خود خواهی، و همدردی با مسلمانان.
* شیخ صدوق، علل الشرائع، ج‏1، ص: 182
** شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه‏، ص80
 
سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, :: 9:55 :: نويسنده : سحرحیدری

 

امام حسین (ع) برای رسیدن به حکومت رهسپار کوفه شد یا هدفی دیگر داشت
 
حداقل چهار پاسخ می توان به این پرسش داد:
1-     امام حسین(ع) هدف خود را احیای سنّت جدش پیامبر(ص) و نیز امر به معروف و نهی از منکر اعلام نمود.
2-    امام حسین (ع) به وسیله ی پیامبر اسلام(ص) و نیز پدر و مادر بزرگوارش از سالها قبل باخبر شده بود که در کربلا شهید خواهد شد و لذا با عقل انسان به دنبال حکومت نمی سازد که به راهی برود که میانه اش شهادت است.
3-   اگر امام حسین(ع) برای جنگ بر سر حکومت رفت، چرا با خانواده و زنان و کودکان حتی طفل شیرخوارش رفت؟!
4-   آیا عاقلانه است کسی که قصد حکومت دارد با  نفراتی اندک به میدان رزم با هزاران نفر برود؟!

 

چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:, :: 14:57 :: نويسنده : سحرحیدری

 

 
 
گل وحی در منی آنگاه که به غدیر آمد با دستان نبی و ولی همه جا را معطّر ساخت
 
عید شکفتن گل امامت مبارک باد
دو شنبه 21 مهر 1393برچسب:, :: 15:7 :: نويسنده : سحرحیدری

 

آرزویم این است که عاشق باشید
به درگاه الهی بنده ی لایق باشید
همه آزاد ز بد مستی دنیای غرور
پر از همدمی روی شقایق باشید
 
التماس دعا
 
 
شنبه 14 تير 1393برچسب:, :: 10:8 :: نويسنده : سحرحیدری

 

بودنش در وجودم همیشه تازگی دارد
چرا که هر روز عاشقانه تر و زیباتر با دلم قدم می زند
آخر او خداست، آرامش لحظه هایتان خدایی

                                                                                                          

شنبه 14 تير 1393برچسب:, :: 10:4 :: نويسنده : سحرحیدری

 

صداقت

الآن بهترین موقعیته برای کمک به پیروزی انقلاب، نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای 15 خرداد رو بالا اعلام می کنیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم می چسبه!
دکتر بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ می خواین از اسلام دفاع کنین؟ اسلام با صداقت رشد می کنه نه با دروغ!

 

خونه جدید

رفت یه خونه اجاره کرد، خیابون "ایران". گفت: درسته که از اول قلهک بودیم اما الآن مسئولیم باید بین توده مردم باشیم.

اسباب و اثاث رو برده بودند، منتظر بودند شب بیاد شام رو خونه جدید بخورند. صدای انفجار همه رو شوکه کرد. بهشتی رفت خونه جدیدش...

بهشتی شد.
 

شنبه 7 تير 1393برچسب:, :: 19:25 :: نويسنده : سحرحیدری

 

شعار همراه عمل
بالای وضوخانه نوشته بودیم:"النظافة من الایمان "، اما کمتر فرصت می کردیم داخل آن را نظافت کنیم.
این وضع را که دید، فوراً تذکر داد که یا این شعار را بردارید و یا مطابق آن رفتار کنید و نگذارید اینجا کثیف باشد.

 

            
حفظ وحدت
در مرکز اسلامی هامبورگ، صرف داشتن روسری برای ورود خانم ها کافی بود. به علاوه دکتر برای حفظ وحدت میان شیعه و سنی و به این دلیل که اهل سنت هم به این مرکز می آمدند، استفاده از مهر در نماز را ممنوع کرده بود و غالباً از کاغذ کاهی استفاده می کردند. حتی برخی از مستحبات قابل حذف در اذان و اقامه را که برای آنها حساسیت زا بود، حذف کرده بود. نتیجه این شد که در اعیاد و گاه مواقع عادی بسیاری از اهل تسنن پشت سر ایشان نماز می خواندند. مثلاً سال آخر در نماز عید قربان سه هزار نفر شرکت کردند. جالب اینجا بود که وقتی به ایران بازگشت، خیلی ها دکتر را محکوم کردند که وهابی و سنی است و ولایت امیر المؤمنین (ع) را قبول ندارد و نسبت به حجاب بی توجه است.
          

 

شنبه 7 تير 1393برچسب:, :: 19:7 :: نويسنده : سحرحیدری

 

آقا تولّدت مبارک
 
امام زمان (عج): آن چه که موجب دوستی ما می شود را پیشه خود سازید و آن چه که موجب خشم و ناخشنودی ما می گردد را ترک کنید.
***
روزه هجر تو از پای بینداخت مرا         
کی شود با رطب وصل تو افطار کنیم
اوست که در انتظار تو نشسته تا پرده غیبت را بدری و چهره ی دل آرای او را به نظاره بنشینی، او غایب نیست، از هر حاضری حاضر تر است، این تویی که غایبی، تو باید حاضر شوی
و ...
 او منتظر توست
 
***
من به آمار زمین مشکوکم
اگر این ارض پر از آدمهاست
پس چرا یوسف زهرا تنهاست؟!
 
شنبه 22 خرداد 1393برچسب:, :: 17:7 :: نويسنده : سحرحیدری

   حضرت محمّد(ص): علی جان مردم پس از من به فتنه و آزمونی عظیم مبتلا می شوند

 

امیر المؤمنین(ع):

یا رسول الله آن فتنه و آزمون عظیم چیست و حال مردم در آن زمان چگونه است؟

حضرت محمّد(ص):

مردمی که در آن زمان مورد ابتلا قرار می گیرند چند صفت دارند:

سيفتنون بعدى بأموالهم؛

با اموال و داراییهایشان امتحان می شوند.

و يمنّون بدينهم على ربّهم؛

در مورد مسلمان بودن خود بر خدا منّت می گذارند.

و این در حالی است که طبق فرموده قرآن این خداست که باید بر آنها به خاطر ایمانی که به آنها عنایت کرده منبت بگذارد:" يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُواْ قُل لَّا تَمُنُّواْ عَلىَّ إِسْلَامَكمُ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكمُ أَنْ هَدَئكمُ  لِلْايمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِين" (حجرات/17)

يتمنّون رحمته؛

آنها با تمام گناهان بزرگی که در پیشگاه پروردگار مرتکب می شوند، از خداوند انتظار رحمت دارند و خود را مشمول رحمت او می دانند.

يأمنون سطوته؛

با وجود آلودگی های فراوانی که دارند خود را از عذاب و خشم خدا محفوظ می شمارند.

يستحلوّن حرامه بالشّبهات الكاذبة و الأهواء السّاهية؛

حرام های الهی را با دو ابزار "شبهات دروغین" و "هوسهای غفلت زا" حلال می کنند.

اعمال حرامی که به آنها علاقه دارند را در زیر پوشش شبهات و هوسهای خود قرار می دهند تا هم دیگران و هم وجدان خود را فریب دهند.

 

و اما نمونه های بارز و شایع این حلال نمودن حرام ها:

*فيستحلوّن الخمر بالنّبيذ:

شراب می نوشند و می گویند عصاره میوه است.

*و السّحت بالهديّة:

رشوه می دهند و می گیرند و می گویند هدیه است.

*و الرّبا بالبيع:

ربا را به اسم معامله انجام می دهند.

 آیا ما گرفتار این آزمون و فتنه عظیم نشده ایم؟

 

پنج شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 6:9 :: نويسنده : سحرحیدری

جمیله رجایی دختر شهید رجایی می گوید:

قبل از اینکه پدرم به زندان بیفتد با اینکه کارشان خیلی زیاد بود، نسبت به ما وظیفه شان را انجام می دادند. سعی می کردند به وسیله کارهایشان ما را خوشحال کنند.

در یک روز تعطیل ما را به کوه بردند، در کوه به ما درس استقامت و پایداری می دادند و می گفتند:"انسان باید مثل کوه استوار و پایدار باشد".

اگر ما نمی توانستیم از کوه بالا برویم قدری صبر می کردند تا ما خودمان تلاش کنیم و اگر می دیدند نمی توانیم به ما کمک می کردند.

گاهی اسم ما را روی یک سنگ حک می کردند و به این طریق به ما پیام می دادند در طبیعت بعضی چیزها ماندنی و بعضی دیگر زایل شدنی هستند.

بر گرفته از کتاب: خلاصه خوبی ها، غلامعلی رجایی

 

پنج شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 7:30 :: نويسنده : سحرحیدری

یکی از دوستان همکار در وزارت آموزش و پرورش تعریف می کرد یکبار که از مأموریتی بر می گشتم

–چون نزدیک اذان ظهر بود- به راننده گفتم به دلیل اینکه داریم از نزدیک منزلمان عبور می کنیممن ناهار را به منزل می روم و بعد از آن به وزارتخانه می آیم.

وقتی وارد کوچه شدم با کمال تعجب دیدم جمعی در وسط کوچه به نماز جماعت ایستاده اند.

از دیدن این صحنه خیلی متعجب شدم و منتظر ماندم تا نماز تمام شود و راهم را به سوی منزل ادامه دهم. بعد از نماز وقتی نمازگزاران برخاستند بر تعجبم افزوده شد چون یکدفعه نگاهم به نگاه مهربان و صمیمی آقای رجائی که جلو آن عده به نماز ایستاده بود افتاد.

حال و احوالی کردیم و پرسیدم:" آقای رجائی جریان چیست؟"

پاسخ داد:" هیچی. من از این کوچه رد می شدم که دیدم دارند اذان می گویند، بلافاصله در گوشه ای به نماز ایستادم و اینها هم به تدریج به من اقتدا کردند".

 

بر گرفته از کتاب: خلاصه خوبی ها، غلامعلی رجایی

 

پنج شنبه 11 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 14:42 :: نويسنده : سحرحیدری

 

اوج حیا و عفت

 

هنگامی که عبدالله بن ام مکتوم نابینا، بر در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفت و اجازه ورود خواست، حضرت فاطمه سلام الله علیها خود را پوشانید، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دلیل این کار را از دخترش جویا شد، حضرت فاطمه سلام الله علیها در پاسخ پدر فرمود:

" يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ لَمْ يراني [يَرَنِي] فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ"؛ ایرسول خدا او مرا نمی بیند اما من او را می بینم و او بوی مرا استشمام می کند. (محمد باقر مجلسى، بحار الأنوار، ج43، ص91)

این جمله حضرت(س) بیانگر چند نکته مهم است:

* حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به تأثیر گذاری پوشش بر نحوه گفتار و رفتار آگاهی کامل داشت.

* حضرت زهرا سلام الله علیها متوجه این مسأله بود که معمولاً افراد نابینا در سایر حواس خود قوی تر از دیگرانند و حتی می توانند با قوه ی شنوایی و بویایی خود، از نحوه ی حرکت و راه رفتن یک زن دریابند که او تا چه حد خود را پوشانده است.

 

بنابر این نحوه گفتار و رفتار حضرت فاطمه سلام الله علیها در مقابل آن مرد نابینا نه تنها بی معنا نیست بلکه در خود مفاهیم و معارفی ژرف دارد که انسان را معترف به مصداق و مظهر کامل حیا و عفت بودن آن حضرت می نماید.

 

سه شنبه 2 فروردين 1393برچسب:, :: 10:32 :: نويسنده : سحرحیدری

 

بخشش
چقدر بخشنده ایم
برای جواب دادن به این سؤال باید اول معنی بخشش روشن شود.
اگر تعدادی پیراهن داشته باشیم و دوستمان آنها را ببیند، و اتفاقاً شیفته یکی از آنها شود که محبوبترین پیراهن ماست چه کار می کنیم؟
در این حالت ممکن است چند تصمیم بگیریم:
*خودمان را به آن راه بزنیم که انگار چیزی نه دیده ایم و نه
 شنیده ایم و بحث را عوض کنیم
*با همراهی مهربانانه به او آدرس محل خرید پیراهن
را بدهیم یا مثلاً از پیراهن او تعریف کنیم
که زیاد حسرت نخورد
*با مهربانی یکی دیگر از پیراهن هایمان را که زیباست
اما به اندازه آنپیراهن مورد علاقه
ما نیست به او بدهیم
*با مهربانی یکی از پیراهنهایمان را که مورد علاقه مان نیست به او بدهیم
*همان پیراهن را البته نه از ته دل به او بدهیم
*همان پیراهن را با اشتیاق به او تقدیم کنیم
کدامیک از این حالات مصداق بخشش است؟و کدام مرتبه متعالی تر بخشش؟
حالا ببینیم چقدر قضیه متفاوت می شود اگر همان پیراهن محبوب را به دوستمان بدهیم، در حالی که خود تا به حال آن را نپوشیده ایم و مشتاق پوشیدنش در یک مهمانی هستیم.
و چقدر باید روح انسان بلند باشد تا بتواند پیراهن محبوبش را که اصلاً نپوشیده به فردی ناشناس یا به فردی که به او وابستگی عاطفی ندارد بدهد .
و اما متعالی ترین بخشش این است که انسان محبوبترین لباسش را که کاملاً نو است به نیازمندی بدهد که نمی شناسد و فرد نیازمند هم نداند که چنین پیراهن زیبایی داریم و به اندکی هم قانع باشد ، خود ما هم به آن پیراهن برای مهمانی احتیاج داشته باشیم اما با کمال اشتیاق و میل و احترام آن را به آن فرد تقدیم نماییم.
حتماً تا به حال داستان بخشش پیراهن حضرت فاطمه سلام الله علیها در شب عروسی اش را شنیده اید. 
 
واقعاً ما چقدر به پیشوایانمان شبیه ایم؟
 

 

پنج شنبه 7 فروردين 1392برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : سحرحیدری

 

وفات کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تسلیت باد
چند نکته در مورد حضرت معصومه سلام اللّه علیها که شاید کمتر شنیده باشید:
1.     علما و مراجع نسبت به حضرت معصومه سلام اللّه علیها ارادت ویژه داشتند؛
*      امام خمینی(ره) فرمودند:  "من هرچه دارم از دو چیز است؛ نماز شب و حضرت معصومه سلام اللّه علیها"
*      ملاصدرا بیان می دارد که:  " من دو بحث حرکت جوهری و اتحاد عاقل به معقول را از حضرت معصومه سلام اللّه علیها آموختم"
2.   صاحب جواهر می گوید:حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیهادر قم مثل مسجدالحرام امن است، یعنی اگر فردی به آنجا پناهنده شود کسی حق ندارد به اوآسیبی برساند.
در گذشته وقتی عالمی از جور حکومت وقت به حرم حضرت معصومه سلام اللّه علیها پناه می برد مأموران می گفتند ما نمی توانیم داخل رفته و او را دستگیر کنیم مگر آنکه خودش از حرم خارج شود.
3. کاروانی جهت پرسشهای فقهی خود به منزل امام موسی کاظم علیه السّلام رفتند، اما به آنها گفته شد که امام در خانه نیست و به سفر رفته، و همین مسأله موجب ناراحتی شدید شان شد، در این حال حضرت معصومه سلام اللّه علیها که کودکی هفت ساله بود به آنها فرمود پرسشهای خود را بنویسید، آنها نیز چنین کردند و حضرت معصومه سلام اللّه علیها به همه پاسخ گفت.
افراد کاروان پاسخ خود را گرفته بودند، اما نسبت به آنها اطمینان نداشتند، از قضا در مسیر بازگشت به شهر و دیارشان با کاروان امام موسی کاظمعلیه السّلام برخورد کردند، و ماجرا را برای آن حضرت بازگو نمودند، امام موسی کاظم علیه السّلامفرمودند تا پرسشها و پاسخهای نوشته شده را نشان دهند، وقتی پاسخها را دیدند در تأیید آنچه حضرت معصومه سلام اللّه علیها نوشته بود فرمودند:  "فِداها أَبوها؛پدرش به فدایش"
4.     حضرت معصومه سلام اللّه علیها تنها امام زاده ای است که چهار معصوم از بلندی مقامش سخن گفته و بر زیارت حرم شریفش تأکید ورزیده اند.
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 22:4 :: نويسنده : سحرحیدری

 

روز      دانشجو
روز خروش عقلانیت
علیه دیو جهالت
بر همه دانشجویان راستین مبارک
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 20:0 :: نويسنده : سحرحیدری

 

نام حسین بن علی (ع) که در فضا طنین انداز می شود، می اندیشم امروز چقدر راحت و بی مهابا شمشیر بر حلقوم اسلامی نهاده ایم که او با تمام هستی اش آن را حیات بخشید
آری ما.........همین ما......خود خود خودمان......
باور نمی کنید...سری به خیابان ها، ادارات، مغازه ها، رستوران ها، دانشگاه ها، پارک ها...بیمارستان ها و خلاصه هر کجا که در دسترستان بود بزنید
اصلاً لازم نیست راه دوری بروید، سرتان را که بلند کنید و به روبرویتان بنگرید همه چیز کاملاً روشن می شود
اصلاً چرا راه دوری برویم...همین خانه خودمان....
اگر هنوز نوری در چشمانمان جاری باشد،بتوانیم بشنویم و از زمره "صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لا یعقلون"ها نشده باشیم، خواهیم دید که نه تنها شمشیر بر گلوی اسلام بلکه شمشیر بر حلقوم مبارک مولایمان حسین(ع) نهاده ایم...شاید هم آن را بریده ایم
آه.... خاک بر دهانم ....چه می گویم ....ما؟! اما نه ....واقعیت دارد ...نباید باشد...اما هست...
با این حال اسم ما چیست؟...... شمر یا چیز دیگر؟!


ادامه مطلب ...
جمعه 26 آبان 1391برچسب:, :: 21:52 :: نويسنده : سحرحیدری

 

غدیر کربلای عوام بود
و کربلا غدیر خواص
در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد
جفا شد...
و در کربلا با اینکه بیعت برداشته شد
وفا شد...
جمعه 26 آبان 1391برچسب:, :: 21:45 :: نويسنده : سحرحیدری

 

جلال الدّین محمد مولوی می گوید:
امّا حق تعالی بندگانی دارد که همه چیز را از اسرار غیب می دانند،
 علی علیه السّلام می فرماید: " لو کُشِفَ الغِطاءُ مَاازدَدتُ یقیناً"؛ یعنی چون حجاب قالب برگیرند و قیامت ظاهر شود، یقین من زیادت نشود
﴿فیه ما فیه، ص50
جمعه 12 آبان 1391برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : سحرحیدری

 

v                       ابراهیمی ! اسماعیلت را قربانی کن،
به دو دست خویش، کارد بر حلقش نه، تا کارد را از حلقوم خلق برداری،
خلقی که هماره در پای قصرهای قدرت، بر سر گنجینه های غارت و در آستانه معبدهای ضِرار و ذلّت، ذبح می شود،
تیغ را بر حلقوم اسماعیل خویش بنِه، تا توان آن را بیابی که تیغ را از دست جلّاد بگیری !
v                       ابراهیم وار زندگی کن، و در عصر خویش، معمار کعبه ی ایمان باش، قوم خویش را از مرداب زندگی راکد و حیات مرده و آرام، خواب و ذلّت جور و ظلمت جهل، به حرکت آر.
﴿دکتر علی شریعتی/کتاب تحلیلی از مناسک حج/ص75و76
 
جمعه 5 آبان 1391برچسب:, :: 10:46 :: نويسنده : سحرحیدری

 

 
 
مقابله    با    توهین    چرا ؟
﴿الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون
 
همانها كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى‏كنند پيامبرى كه صفاتش را، در تورات و انجيلى كه نزدشان است، مى‏يابند آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منكر باز ميدارد أشياء پاكيزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاكيها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد، پس كسانى كه به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش كردند، و از نورى كه با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند.
سوره اعراف/آیه 157
جمعه 21 مهر 1391برچسب:, :: 2:36 :: نويسنده : سحرحیدری

 

زخم  نخل ها
مرداد خوزستان من خرماپزان بود
گاهی فشم بار ترافیکش روان بود
بیسیم زد اصغر که اینجا قحط آب است
کوکا به تهران پرفروش امّا گران بود
تهران همه صبحش نسیمی معتدل داشت
و سرخ بادی ظهر خوزستان وزان بود
خمپاره آمد خواهرم را هم عصا داد
قلاده در تجریش دست دختران بود
من ، مادرم را ماه بی چادر ندیده
و روسریّ عده ای در مو نهان بود
بابای من در زیر بمباران   دشمن
بابای بعضی ها به  فکر مبلمان بود
وقتی  که  زخم  نخلهای  ما  رطب بود
در جمع بعضی حرف سود زعفران بود
در جبهه ها  فرمان حمله بود و شخصی
دنبال   ویزای   سفر  دور  جهان  بود
ای  خاک  خوزستان   فدای   مردمانت
حتی  زمستانت  دگر خرما پزان  بود
شاعر: مهدی چراغ زاده
جمعه 21 مهر 1391برچسب:, :: 1:43 :: نويسنده : سحرحیدری

 

توهین چرا؟
پیامبراسلام
صلّی الله علیه وآله وسلّماز اینکه کفار نور تعالیم او را درک نمی کردند به شدّت غمگین بود، خداوند او را دلداری داد که :  کافران از نور معرفت بی بهره اند، چرا که تنها جسم تو را می بینند امّا حقیقت جانت را درنیافته اند:«تَراهُم ینظُرونَ إلیک وَ هُم لا یُبصِرون»*
گفت یزدان که تَراهُم ینظُرونَ       نقش حمّام اند هُم لا یُبصِرون
تو آنان را به خدا می خوانی اما هوای نفس آنان را به سوی دنیا می کشد:«
إن تدعوهم إلی الهُدی لا یتَّبعوکم»**
آنها تسلیم نفس خود گشته اند، ولذا از تو تنها جسمی می بینند و می گویند:«ماأنتم إلّا بشرٌ مثلُنا و ما أنزَلَ الرّحمنُ من شیء»***
 
*سوره بقره/ آیه198
**سوره اعراف/ آیه 193
***سوره یس/ آیه 15
 
یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, :: 9:43 :: نويسنده : سحرحیدری

 

فلسفه روزه داری چیست و چرا خداوند در ماه رمضان اینقدر به بندگانش سخت گرفته است؟
 
روزه داری سختی دارد اما آثار و برکات فراوانی نیز دارد، از جمله :
*         تمرین عزم و اراده است؛ کسی که در این ماه از حلال خدا در می گذرد و نمی خورد و نمی آشامد، می تواند در سایر ایام نیز از حرام خدا صرف نظر نماید.
*         تمرین نظم است؛ هر کاری باید در زمان خاصی آغاز و پایان یابد چنان که در ماه رمضان لحظه سحر و افطار مشخص است.
*         تمرین همدردی است؛ در این ماه روزه داران با فقرا و مساکین هم نوایی می نمایند و حال انها را درک می نمایند.
*         تمرین معاد است؛ روزه یادآوری گرسنگی و تشنگی محشر است.
*         تمرین بردباری و صبر است؛ در این ماه انسان به خود نهیب می زند که وقتی می تواند برای تغذیه جسمش سحرخیزی کند می تواند برای تغذیه روحش نیز می تواند سحر خیز باشد.
*         روزه مثل کنکور آزمایشی و مانور است ، که در آن فرد را برای مراحل دشوارتر آمادگی پیدا می کند.
*         نتیجه آنکه : روزه تمرین بندگی خداوند است
پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 9:54 :: نويسنده : سحرحیدری

 

گفتار هایی از پیامبر نور و رحمت حضرت محمد (ص)
در نزد خداوند هیچ چیز بهتر از دعا نیست
صبر پوششی برای گرفتاری ها و یاوری برای پیشامدهای ناگوار است
 
هر کس چیزی را در غیر راه صحیح آن بدهداسراف کرده است
نزدیک ترین شما به من در روز قیامت راستگوترین و امانتدارترین شماست
یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, :: 22:50 :: نويسنده : سحرحیدری

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تنفس صبح و آدرس tanaffosesobh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: