تنفس صبح
ستایش خداوند
نَحْمَدُهُ عَلَى مَا أَخَذَ وَأَعْطَى، وَعَلَى مَا أَبْلَى وَابْتَلَى*
ستايش مىكنيم او را بر آنچه گرفته و بخشيده و بر نعمتهايى كه عطا كرده و آزمونهايى كه (به وسيله مشكلات) مقرّر داشته است
امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) در این حمد و ثنا دو نکته بسیار مهم را متذکر گردیده اند:
نکته اوّل: ممکن است گرفتن نعمتها نیز خودش نعمتی باشد، چرا که گاه وفور نعمت سبب غرور و دوری از خدا می گردد.
![]() نکته دوّم: باید همواره و در هر شرایطی شکر گزار خدا بود، در واقع حمد خدا در برابر سلب نعمتها ، نشانه تسلیم مطلق در برابر مشیّت الهی است.
*﴿نهج البلاغه/خطبه 132﴾
جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 1:55 :: نويسنده : سحرحیدری
امیر المؤمنین علی (ع) در وصف پیامبر گرامی اسلام فرمودند:
إِخْتَارَهُ مِنْ شَجَرَةِ الأَنْبِيَاءِ، وَ مِشْكَاةِ الضِّيَاءِ، وَ ذُؤَابَةِ الْعَلْيَاءِ، وَ سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ، وَ مَصَابِيحِ الظُّلْمَةِ، وَ يَنَابِيعِ الْحِكْمَةِ.
طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ، وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ، يَضَعُ ذلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ، مِنْ قُلُوبِ عُمْيٍ، وَ آذَانٍ صُمٍّ، وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ؛ مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ، وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ؛ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِأَضْوَاءِ الْحِكْمَةِ؛ وَ لَمْ يَقْدَحُوا بِزِنَادِ الْعُلُومِ الثَّاقِبَةِ؛ فَهُمْ فِي ذلِكَ كَالأَنْعَامِ السَّائِمَةِ، وَ الصُّخُورِ الْقَاسِيَة
![]() او را از شجره پيامبران برگزيد، از محلّ روشنايى، و سرچشمه نور، از جايگاه بلند و رفيع، و از كانون بطحاء، از چراغهاى برافروخته در تاريكى، و چشمههاى دانش و حكمت انتخاب كرد.
او طبيب سيّارى است كه با طبّ خويش همواره در گردش است، مرهمهايش را كاملًا آماده ساخته و ابزار
![]() چند نکته از خطبه:
* حضرت محمد(ص) طبیب جان انسانهاست.
* پیامبر اسلام(ص) طبیبی است که خود به سراغ بیماران می رود، و در جستجوی یافتن و درمان آنهاست.
* درمان بیماران به وسیله پیامبر(ص) مراتبی دارد، برخی با بشارت، برخی با انذار و برخی دیگر با داغ نهادن بر زخمشان درمان می گردند، چنان که در زخمهای جسمی که وخیم و چرکی شده باشند از داغ گذاشتن استفاده می شود.
سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, :: 16:39 :: نويسنده : سحرحیدری
خداوند می فرماید:﴿وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْباب﴾*
وامیرالمؤمنین (ع) می فرماید:"اُوصیکُم عبادَالله بتَقوی الله الّتی هی الزّادُ و بهَا المَعاذ؛ زادٌ مُبلغٌ و مَعاذٌ مُنجحٌ"**
حضرت علی(ع) در این سخن بندگان خدا را به تقوای الاهی دعوت فرموده است، تقوایی که دو ویژگی مهم دارد:
1)هی الزّاد؛ زاد و توشه سفر آخرت
2)و بها المَعاذ؛ پناهگاه در برابر عذاب الاهی
حضرت علی (ع) ویژگی های این زاد و توشه را نیز بیان نموده است:
v زادٌ مبلغٌ؛ زاد و توشه ای که انسان را به مقصد می رساند
v معاذٌ منجحٌ؛ پناهگاهی که انسان را از خطرات نجات می دهد
می خواهم با مثالی بگویم منظور مولایمان از این سخن چیست:
دو نفر می خواهند از جنگلی طولانی و پر خطر بگذرند، از هر دو می پرسیم که آیا توشه و ابزار دفاعی با خود برداشته اید؟
می گویند: بله
در انتهای جنگل منتظر آنها می مانیم، امّا تنها یکی از آندو می رسد.
از او می پرسیم: چرا دیگری نرسیده؟ مگر هر دو شما توشه و وسیله دفاع نداشتید؟!
می گوید: بله داشتیم ولی توشه او آن مقدار نبود که او را به مقصد برساند و نیز ابزار نجات او هم مناسب و کافی برای پناه دادن به او نبود، به همین دلیل او نجات نیافت و به مقصد نرسید.
سفر آخرت، هم طولانی است و هم پرخطر، لذا لازم است انسان توشه و پناهگاه کافی به همراه داشته باشد، بنابراین تنها با چند کار شایسته نمی توان این سفر را به سلامت پیمود بلکه باید کوله پشتی انسان پر از تقوا باشد.
*سوره بقره/آیه 197
**خطبه 114 نهج البلاغه
چهار شنبه 10 آبان 1391برچسب:, :: 15:25 :: نويسنده : سحرحیدری
نَحمَدُهُ علی آلائه، کَما نَحمَدُهُ علی بَلائه*
امیرالمؤمنین (ع) خداوند را در برابر نعمت و بلا یکسان ستایش نموده زیرا بلا خود می تواند نوعی نعمت باشد و اقسامی دارد:
Ø بلاهایی که سبب بیداری و بازگشت به سوی خدا و ترک معاصی هستند.
Ø بلاهایی که در ظاهر بلا هستند اما در باطن نعمتند هرچند ما گاه تشخیص نمی دهیم.
Ø بلا هایی که کفّاره گناهانند.
Ø از آنجا که هر چیزی با ضدّش شناخته می شود، ما وقتی ارزش نعمت های الاهی را درمی یابیم که با فقدانشان مواجه گردیم.
Ø هر آنچه موجب دستیابی به پاداش اخروی شود نعمت است و صبر بر بلا و سربلندی در آزمایش الاهی پاداش به همراه دارد.
Ø بلاهایی که موجب تقویت روحی و رشد و به فعلیّت رسیدن استعدادهای انسان در میدان تکامل اند.
*خطبه 114 نهج البلاغه
دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, :: 1:55 :: نويسنده : سحرحیدری
ألحمدُ للهِ الواصِلِ الحَمدَبالنِّعَمِ، وَ النِّعَمَ بالشُّکرِ*:
خداوند شایسته حمد است زیرا حمد را به نعمت و نعمت را به شکر پیوند داده است.
خدا چگونه حمد را به نعمتش پیوند داده ؟
v حمد سبب تکوینی نعمت است، به عبارت دیگر، حمد خدا سبب برخورداری بندگان از نعمت های پروردگار است و انسان را لایق نعمت می سازد.
v خداوند خود فرموده:﴿وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديد؛ و پروردگارتان اعلام كرد اگر مرا سپاس گوييد، بر نعمت شما مىافزايم و اگر كفران كنيد، بدانيد كه عذاب من سخت است﴾**
خدا چگونه نعمتش را به شکر پیوند داده ؟
v نعمت سبب تشریعی شکرگزاری است، به عبارت دیگر، نعمت سبب شکرگزاری است، چون بندگان در برابر هر نعمتی موظّف به شکرند.
v توفیق ادای شکر خود نعمت دیگری است و شکر آن نیز واجب است، لذا انسان هیچ گاه نمی تواند از عهده شکر خداوند به در آید.
v شکر می تواند از جانب خدا نسبت به بندگان باشد، چرا که خود فرموده:﴿فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليم﴾***و این احسانی بسیار والا از جانب پروردگار است، زیرا معمول آن است که احسان کننده مورد شکر احسان گیرنده واقع شود.
*خطبه 114 نهج البلاغه
**ابراهیم/7
***بقره/158
جمعه 21 مهر 1391برچسب:, :: 2:18 :: نويسنده : سحرحیدری
وصف آخر الزمان
وَ ذَلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ:
إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْف أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى وَ أَعْلَامُ السُّرَى، لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ، أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ.
أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ، يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ،
أَيُّهَا النَّاسُ!إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعَاذَكُمْ مِنْ أَنْ يَجُورَ عَلَيْكُمْ، وَ لَمْ يُعِذْكُمْ مِنْ أَنْ يَبْتَلِيَكُمْ، وَ قَدْ قَالَ جَلَّ مِنْ قَائِلٍ :
"إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ"
آخرالزمان زمانی است که هیچ کس از فتنه ها نجات نمی یابدف مگر مؤمنی که
بی نام و نشان است، اگر حاضر باشد شناخته نمی شود و اگر غایب شود، کسی سراغ او را نمی گیرد، آنها چراغ های هدایت و نشانه ها برای حرکت در شبهای تاریک رهروان راه حق اند،آنها در میان مردم اظهار وجود نمی کنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشای اسرار نمی پردازند، آنها کسانی هستند که خداونددرهای رحمتش را به رویشان می گشاید، و سختی ها و مشکلات را از آنان برطرف می سازد.
ای مردم! به زودی زمانی بر شما فرا می رسدکه اسلام واژگون می شود، همچون ظرفی واژگون که هر آنچه در آن است بریزد.
ای مردم! خداوند به شما امان داده که هرگز بر شما ظلم روا ندار، ولی هرگز امان نداده است که شما را ازمایش نکند، حال آنکه خداوند متعال فرموده:
"در این ماجرا نشانه هایی است و ما به یقین همگان را می آزماییم"(مؤمنون/30)
صفات مؤمنان در آخرالزمان:
Ø گمنام اند:گمنامی آنها حاصل رشد معنوی و روحانی است نه ناشی از ضعف و ناتوانی،آنها بدور از شهرت طلبی زندگی می کنند.
Ø هدایتگر اند: آنها در عین گمنامی چراغ راه جامعه اند.
Ø شهرت طلب و فساد گر نیستند: آنها احمقانه به افشای اسرار نمی پردازندو شایعه پراکنی نمی کنند، و در میان مردم اظهار وجود نمی کنند.
Ø در شرایط سخت آخر الزمان، درهای رحمت خدا به روی آنها گشوده است.
Ø خداوند در شرایط طوفانی آخرالزمان ضررها و حوادث را از آنها دور می کند.
پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 9:57 :: نويسنده : سحرحیدری پناه به ظالمان! امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: ولایزال بلاؤهم عنکم حتی لایکون انتصار احدکم منهم الا کانتصار العبد من ربه ، والصاحب من مستصحبه ، ترد علیکم فتنتهم شوهاء مخشیه ، و قطعا جاهلیه ، لیس فیها منار هدی و لاعلم یری
یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:15 :: نويسنده : سحرحیدری درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آرشيو وبلاگ پيوندها
|
||||||||||||||||
![]() |